هری پاتر و ترایپاد عشق ...

هری پاتر و تالار اسرار ...

هری پاتر و ارباب تاریکی ...

ورود ممنوع نوشته داود علیزاده ...

می خواهم زنده بمانم نوشته یونس تراکمه ...

محاق  نویسنده منصور کوشان ...

شب چله بود . ته دريا ماهي پير دوازده هزار تا از بچه ها و نوه هايش را دور خودش جمعکرده بود و براي آنها قصه مي گفت:يکی بود يک ی نبود . يک ماه ی سياه کوچولو بود آه با مادرش در جويبار ی زندگي ...

گنج نامه ...

گل آقا لچه گورابی نوشته هادی جامعی ...

کوییدیچ در گذر زمان نوشته کتیل ورتی ویسپ ...

"بانو" ، دختر "خان سالار"، خواب سواری را ديده بود که نشسته بر اسب سفيدش، تاخ تکنان واردقلعه می شود. چند ماه بعد، در يک شب زمستانی که سرمايش استخوان را سياه م یکرد، "غريبه" ایوارد دولت ...

فریدون سه پسر داشت : ایرج و سلم و تور، که جهان را بین آنان تقسیم کرد. ایران را که بهترین بخش بود ب ه »ایرج سپرد. یونان و روم و شام را به سلم داد، و توران زمین را به تور. اما سلم و تور به ...